کد مطلب:318408 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:237

گفتار سوم
دیدگاه های خوارج دوران انقلاب

مقدمه



در گفتارهای اول و دوم این فصل، در بیان ایدئولوژیهای جایگزین، به ایدئولوژیهای وارداتی و واسطه ای اشاره شد. در این گفتار به ایدئولوژیهایی كه شبیه ایدئولوژی خوارج صدر اسلام است و به عبارت دیگر، به دو دیدگاه از خوارج دوران انقلاب، به اختصار اشاره می شود.



1. گروه فرقان



ویژگی عمده گروه های افراطی، مانند: «فرقان» و «آرمان مستضعفین» و حركتهای فكری افرادی، مانند: آشوری نویسنده كتاب «توحید»، فاصله گرفتن از منابع اصیل دینی در دین شناسی، و روی آوردن به تفسیرهای سمبولیك و اجتماعی از مقوله های دینی است.



«گروه فرقان» به رهبری طلبه ای با نام اكبر گودرزی از سال 1350 در «جهت راهیابی آزادانه به قرآن و متون اصلی» تلاش خود را آغاز كرد. حاصل این مطالعات در سال 1355 به دست آمد. كار تدوین ایدئولوژی فرقان در پایان سال 1356 به اتمام رسید. سپس علاوه بر پی گیری كارهای ایدئولوژیك، به تحلیلهای سیاسی و درك شرایط سیاسی جهان و طرح استراتژی جنگ مسلحانه علیه رژیم می پردازد.



در اسفند 1356 «نشریه فرقان» را منتشر كرد كه بعد از پیروزی انقلاب نیز نشریه دانش آموزی با عنوان «ذكر» منتشر می كند. در سالهای 57-1356 مجلدات زیادی از تفسیر قرآن خود را تحت عنوان «پیام قرآن» منتشر كرد. در این میان بیش از همه استاد مطهری از این تفاسیر بر آشفت و در مقدمه كتاب «علل گرایش به مادی گری» تحت عنوان ماتریالیسم در ایران، سخت به آرای تفسیری و تعابیری كه آنان در ترجمه آیات و مفاهیم قرآنی آورده اند، حمله كرد. به عنوان نمونه در داستان یوسف، گرگ به معنای ضد انقلاب گرفته شده كه حضرت یعقوب، یوسف را برای به دام انداختن ضد انقلاب به سوی آنها فرستاده است.



اگر گفته شود كه فرقان بركشیده از نظریه تشیع علوی و صفوی دكتر شریعتی است، سخنی به گزاف نیست؛ زیرا نشریات فرقان سرشار از استناداتی است كهاز این اثر دكتر شریعتی صورت گرفته و براساس آن اقدامات بعدی فرقان به انجام رسیده است.



همچنین تحلیلهای دكتر شریعتی درباره مسایل طبقاتی و جایگاه روحانیان و تز مذهب علیه مذهب، دقیقاً در كتابچه «تحلیلی از اوضاع سیاسی ایران در رابطه با تكوین و تدوین ایدئولوژی اسلامی، تداوم انقلاب توحیدی» فرقانیها نفوذ كرده بود. در این جزوه تمامی استنادها به آثار دكتر شریعتی، از جمله بحث او درباره تخصص و نیز بیگانگی از خویشتن و با مخاطب های آشناست. فرقانیها خود را در امتداد تلاشهای دكتر در تحلیل تشیع علوی و صفوی دانسته و می نویسند:



«در نهایت مرحوم دكتر علی شریعتی آخرین تلاش را برای جدایی تسنن اموی از تسنن محمدی، تشیع علوی از تشیع صفوی انجام داد و جامعه ما را تا مرز تدوین ایدئولوژی خلقهای اسیر پیش برد. مگر نه اینكه اسلام ایدئولوژی مستضعفین می باشد».



معنای این سخن آن است كه شریعتی تاجایی آمده است كه اكنون فرقانیها باید ادامه این ایدئولوژی را كه طبعاً تشیع علوی است، ادامه دهند و الا روحانیت كه نماینده تشیع صفوی است، طبعاً قادر به انجام چنین رسالتی نیست.



گروه فرقان در بهمن 1357 به تجهیزات نظامی مجهز می شود و از آنجا كه سخت با روحانیت مخالف و معتقد به حذف فیزیكی آنان بود، پس از پیروزی انقلاب، تلاش خود را برای از بین بردن روحانیان سرشناس و رهبران انقلاب آغاز كرد. ابتدا سپهبد محمد ولی قرنی، سپس شهید مطهری، دكتر مفتح، مهدی عراقی و پسرش و سید محمدعلی قاضی طباطبایی را در سال 1358 به شهادت رساندند. ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی نیز مورد سوء قصد قرار گرفتند. گروه فرقان پس از ا نجام این تروها با رخنه برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی شناسایی و دستگیر و كشته شدند.(1)



كتاب «توحید» از حبیب الله آشوری نیز در ادامه همین گرایش افراط در سیاسی كردن دین است. این كتاب، نمونه آشكاری از نوع انحراف تأویل گرایانه مادی و توجیه تمامی مفاهیم كلیدی اسلام، مانند: توحید، معاد، و... است. در گزارشی از دی ماه 1356 آمده است كه:



«آشوری تمام مبارزین با رژیم حتی مجاهدین ماركسیست را تأیید می كند و معتقد است گناه ماركسیست شدن مجاهدین به گردن روحانیت است و اینها چون كشته می شوند و خون می دهند باید تأیید شوند».(2)



2. سازمان رزمندگان پیشگام مستضعفین ایران



این سازمان كه نشریه آن «آرمان مستضعفین» نامیده می شد، بنابر آنچه كه در آرم آنان آمده، بنیاد آن در تابستان سال 1355 گذاشته شده بود و پس از انقلاب در سال 59-1358 به فعالیت فكری پرداخت. یكی از رهبران این گروه باقر برزویی بود كه از پیش از انقلاب در فعالیتهای فرهنگی شركت داشت و پس از شیفتگی نسبت به شریعتی و تا حدی تأثر از آثار فرقانیها، خود با همكاری جمعی دیگر، فعالیت مستقلش را آغاز كرد.



فعالیت این گروه تا سال 1360 ادامه داشت. در جریان روی آوردن منافقین به جنگ مسلحانه، در این سازمان نیز انشعابی روی داد. بسیاری از آنان در بهمن سال 1360 دستگیر و برخی نیز به خارج از كشور رفتند.



این گروه در عین حال كه مواضع فكری فرقان را داشت، همانند فرقانیها اعتقاد به برخورد فیزیكی با روحانیت نداشت؛ به عكس تأكید می كرد كه می باید با روش شریعتی با روحانیت برخورد كرد؛ یعنی باید مردم را از آنان گرفت، نه آنان را از مردم. برای این گروه، درست همانند فرقانیها، تفكر دینی روحانیت به هیچ روی مقبولیت نداشت؛ چرا كه به نظر اینان «اسلام دگماتیسم حوزه» صلاحیت و شایستگی آن را ندارد كه به عنوان علم مبارزه وارد صحنه اجتماع شود و توده ها را به دنبال خودكشیده و خطمشیها و ایده آلهای انسانی - اجتماعی را برای آنها تبیین نماید. اسلام دگماتیسم، علم مبارزه و علم زندگی و حركت نیست، بلكه... عامل سكون و جمود و انحطاط فكری و فرهنگی توده هاست. آنان امام خمینی و آیة الله طالقانی را استثنا می شمردند.



این سازمان در طی دو سال، جزوات عقیدتی و سیاسی متعددی منتشر كردند، از جمله: «وحی» جلد اول، «هجرت بستری كه از بعثت عاشورا آفرید»، «خلق كرد ایران» (در 2 مجلد)، «پیام مستضعفین»، «مجموعه مقالات» كه همه آنها در نشریه «آرمان» چاپ شده بود. با زیاده نویسی از یك سو، و ادعای اصلاح گری در همه زمینه های دینی، مذهبی و سیاسی و تاریخی اعم از صدر اسلام تا دوران معاصر از سوی دیگر، عملاً امكان اظهارنظر تخصصی در آنها وجود نداشت. علاقه آنان به تفكر شریعتی در جزواتی مانند: «گامی فراپیش در راه بارور ساختن متد هندسی او» و «چه نیازی به حركت شریعتی» كاملاً آشكار است. این آثار نشان می دهند كه ارتباط فكری نشریه آرمان با اندیشه های شریعتی بسیار گسترده بوده و در این زمینه، به هیچ روی با حركت فرقان یكسان نیست. در این جزوات تصریح شده است كه بنای آن دارند تا متدهای اسلام شناسی شریعتی را مبنای كار خود قرار دهند.(3)

1. همان، ص 279.

2. همان، صص 326 -321.

3. همان، ص 327.